سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون. گفتم مرسی. آقا می گه پیاده می شین؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
به دوستم زنگ زدم میگم شب میام دنبالت چندتا بوق میزنم بیا پایین بریم بگردیم. میگه ماشین خریدی ؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ بوق خریدم !
بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا ?? درجه اومدم خونه خواهرم ميگه خستهاي؟ اگه نيستي منو ببر يه جايي ميخوام خريد کنم.
پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نيستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قليون ميکشيدم
دستم رو تا کتف گچ گرفتم ! برگشته ميگه : شکسته ! گفتم : پـَـــ نــه پـَـــ قراره بشکنه ، رفتم واسه پيشواز !
به هم خونه ام میگم تخم مرغ میخوری ؟ میگه میخوای نیمرو کنی
میگم پ ن پ میخوام بشینم روش جوجه بشه کباب کنیم بخوریم
2سال بعد از فارغ التحصيلي رفتم مدرسمون.مدير ميگه اومدي به ما سر بزني؟
نه پَس مدادم جا مونده اومدم ور دارم.
رفتم سم بخرم واسه سوسك، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگیرم!!!
حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه
بيرون گل خريده بودم ، بردم خونه دادم به مامانم گفت گله ؟ گفتم پَ نَ پَ آفسايد بود داور قبولش نکرد !
کتاب فروشی میگم بوف کور دارین؟ مکیگه کتابشو؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ خودشو ، چشم پزشک هستم اومدم وضعیت چشاشو چک کنم
رفتم مغازه ميگم آقا يه شير بدين
ميگه شير پاکتي ؟
ميگم پَ نه پَ بي زحمت يه شير جنگلي بدين خواهرزادم خيلي شيطونه ميخوايم بترسونيمش !!
به راننده میگم میشه نگهدارین؟ میگه ماشین و نگه دارم؟ په نه په چترمو نگه دارین من پول از تو کیفم در بیارم.
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین